گزارش «ایران» از 60 سالگی اوپک60 سال با سیاست نفتی یا نفت سیاسی60 سال پیش چنین روزی - 14 سپتامبر 1960- نمایندگان پنج کشور تولیدکننده نفت یعنی ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در سالن الشعب بغداد گرد هم آمدند تا سازمان کشورهای صادرکننده نفت یعنی اوپک را تشکیل دهند.پس از سپتامبر 1960، اوپک به طور رسمی شروع به «هماهنگی و یکپارچهسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین روش برای حفاظت از منافع آنها، به صورت فردی و جمعی» کرد و اگرچه در برخی از برههها ضعیف شد اما هنوز هم سر پای خود ایستاده است و با 13 عضو کنونی خود برای ثبات بخشی به بازار نفت، تمام تلاشش را میکند. در این 60 سال بارها اعضا با وجود اختلافات سیاسی، با یک هدف واحد دست به اجماع زدهاند و همواره این مسأله مورد توجه کارشناسان و صاحبنظران بازار نفت و انرژی قرار گرفته است. اما اوپک چگونه 60 ساله شد و در ادامه مسیر باید چه کارهایی انجام دهد. در این خصوص تحلیلگران و فعالان داخلی و خارجی این عرصه نظرات و خاطرات خود را در اختیار «روزنامه ایران» قرار دادهاند که در شماره امروز که همزمان با 60 سالگی اوپک است، به آن پرداختهایم. بر اساس آنچه کارشناسان میگویند، این سازمان 60 ساله در ادامه مسیر، نیازمند یک دگردیسی است و یک بازنگری در راهبردهای خود را باید در دستور کار قرار دهد.
راهبردی سه شاخه که شامل موارد ذیل است و اعضای سازمان از جمله ایران باید به آن بپردازند: نخست سرمایه گذاری مناسب در ظرفیتهای تولید نفت همراه با توسعه فناوریهای حبس، ذخیره و استفاده از کربن منتشر شده در تولید و مصرف نفت و گاز. دوم؛ افزایش کارایی انرژی و متنوعسازی اقتصاد کشورهای اوپک برای کاهش وابستگی به نفت....و سوم؛ استفاده از نفت خام (و گاز طبیعی ) به عنوان مواد اولیه برای تولید کالاهای نفت و گاز پایه در صنایع پایین دستی و بخصوص صنایع پتروشیمی.
* بار تأسیس اوپک بر شانه های یک ایرانی
نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) فؤاد روحانی، یکی از مشاهیر برجسته یکصد سال اخیر ایران بود. روحانی در 30 مهر 1286 خورشیدی (23 اکتبر 1907 میلادی) در تهران متولد شد و در 10 بهمن 1382 (30 ژانویه 2004) در 96 سالگی در لندن درگذشت.
فؤاد روحانی، تنها دبیرکل ایرانی این سازمان 60 ساله بود که در طول خدمت خود طی سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ میلادی، دست نوشتههایی را به یادگار گذاشت که کاملترین مجموعه آن را میتوان در کتاب «ناگفتههایی درباره سیاست نفتی ایران در دهه پس از ملی شدن و یادداشتهای فؤاد روحانی، نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» یافت. کتابی که در سالهای اخیر با ویراستاری و پژوهشگری مشترک غلامرضا تاجبخش و فرح نجمآبادی منتشر شد و به بررسی سیاستهای نفتی ایران یک دهه پس از ملی شدن صنعت نفت، خاطرات و خدمات روحانی به ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک میپردازد.
* شروع به کار دبیرکل ایرانی
در فوریه سال 1961 در کنفرانس دوم کشورهای عضو اوپک در کاراکاس، فؤاد روحانی قائم مقام رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حفظ سمت به اتفاق آرا به دبیرکلی سازمان انتخاب شد. انتخاب روحانی به دلیل شخصیت برجسته و دانش و تجربیات طولانی او در صنعت نفت و برخورداری ایران از تشکلی سازمان یافته در میان اعضا بود.
فؤاد روحانی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدرسه تربیت تهران، به خدمت در صنعت نفت ایران که در آن تاریخ در انحصار شرکت سابق نفت ایران و انگلیس بود درآمد و بزودی به خاطر هوش سرشار و تسلط به زبانهای خارجی طرف توجه واقع شد. او به 3 زبان فارسی، انگلیسی، فرانسوی تسلط کافی داشت و با زبان کلاسیک لاتین، ایتالیایی و عربی نیز آشنا بود و فوق لیسانس L.L.M (حقوق) با درجه ممتاز از دانشگاه لندن داشت.
ظرف دو ماه پس از انتخاب روحانی به دبیرکلی، او با تمهید مقدمات برای تأسیس دبیرخانه و تحصیل اجازه از دولت فدرال سوئیس به ژنو رفت. در جلسه فوریه سال 1961 شهر ژنو به خاطر بیطرفی کشور سوئیس و استقرار تعداد قابل ملاحظهای از سازمانهای بینالمللی در این شهر به عنوان مقرر دبیرخانه سازمان انتخاب شد. روحانی در مصاحبهای که 30 سال بعد به مناسبت سی امین سالگرد تأسیس اوپک با مسئول انتشارات و تبلیغات اوپک در وین داشت خاطره این ایام را چنین نقل کرده است: «در اوایل سال 1961 که به ژنو رفتم، در آنجا دفتری نداشتم. کنسولگری ونزوئلا در ژنو دفتری موقت در اختیارم گذاشته بود. کارم را در همین دفتر شروع کردم و حدود یک ماه در این محل بودم. به شهر برن رفتم و با مذاکره با وزارت امور خارجه سوئیس اجازه گرفتم دبیرخانه اوپک را در شهر ژنو دایر کنم ولی با اعطای مصونیت دیپلماتیک به اوپک موافقت نکردند...» محل دبیرکل اوپک در ساختمانی نزدیک پل مون بلان در مرکز شهر ژنو قرار داشت و پس از قریب به یک سال به طبقه همکف ساختمانی نزدیک به مرکز اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو منتقل شد. اما بعدها برای تحصیل مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک مقر این سازمان به وین پایتخت اتریش منتقل شد. درست در ژوئن 1965 که توافقی میان اشرف لطفی، دبیرکل وقت با برونو کرایسکی وزیر امور خارجه وقت اتریش انجام شد.
فؤاد روحانی در تمام طول مدت دبیرکلی، سعی کرده تا تصویری معتدل و معقول از اوپک برای جهان ترسیم کند و این موضوع در سال 1962 به صراحت در اطلاعیه وزارت خارجه انگلیس اشاره شده است. یادداشتهای روحانی شامل مسائلی است که در فاصله چهارمین کنفرانس (خرداد 1341) و نشست مشورتی فروردین 1343 که هر دو در ژنو برگزار شد، اتفاق افتاد. مذاکراتی که با شرکتهای نفتی و کشورهای عضو اوپک انجام داد، زمینهای را فراهم کرد که سیستم امتیازی – که بیش از 70 سال بر روابط بین شرکتهای پرقدرت و کشورهای صاحب نفت در این منطقه حکمفرما بود- در طول مدتی کوتاه –حدود 13 سال پس از پیدایش اوپک- به کلی از بین برود و او را باید از پایهگذاران این تغییرات دانست.
* مرور آغاز اوپک با دبیرکل ایرانی
کتاب خاطرات روحانی از20 فصل و 3 پیوست تشکیل شده که به دقت حتی به حواشی این پیدایش که در سالهای اخیر برملا شده، میپردازد.
ویراستار در مقدمه کتاب درباره چگونگی دستیابی به یادداشتهای فؤاد روحانی مینویسد: «اوراق شخصی روحانی در اوایل سال 1385 یعنی نزدیک به سه سال پس از درگذشت آن زندهیاد در یک کارتن سنگین وزن در امریکا به دستم رسید.» (ص 14)
در فصل نخست میخوانیم که «بنا به دعوت طلعت شیبانی، وزیر نفت عراق، در روز 14 سپتامبر 1960 (23 شهریور1339) نمایندگانی از طرف چهار کشور عمده صادرکننده نفت، عربستان سعودی، ونزوئلا، کویت و ایران به بغداد رفتند و همراه با نمایندگان عراق برای بررسی نحوه مقابله دستهجمعی با اقدامهای خودسرانه شرکتهای نفتی دست به کار شدند و بدین ترتیب سازمانی به نام «سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» موجودیت یافت.» (ص 39)
کتاب درباره تأثیر «قطعنامههای سهگانه اوپک» مینویسد که «پس از تأسیس اوپک، شرکتهای بینالمللی نفتی که منافع خود را در خطر میدیدند در همه کشورهای عضو اوپک دست به اقداماتی مبنی بر «صلاح اندیشی» اما توأم با تطمیع و تهدید و ارعاب زدند تا آنها را از ادامه شرکت در اوپک منصرف کنند. این اقدامات بویژه متوجه ایران بود چون از یک طرف ایران بعد از ملی شدن نفت بین کشورهای تولید کننده نفت اهمیت خاصی داشت و از طرف دیگر دبیر کل اوپک، ایرانی بود.» (ص 66)
فصل چهارم با عنوان «ادامه تلاش کشورهای عضو اوپک» در مقابل اقدامهای کشورهای صادر کننده نفت با اشاره به حضور دیپلماتهای امریکایی آورده است: «سفیر ایالات متحده امریکا در تهران، جولیوس هولمز، در گزارش 7 فوریه 1963(18بهمن 1341) به واشنگتن، از مذاکرهای پرده برمیدارد که شاه ایران در 4 فوریه 1963 (18 بهمن 1341) با او داشته و خطوط اصلی سیاست ایران در اوپک را به طور شفاف برای او تشریح کرده است. هولمز در این تلگراف مینویسد: «شاه میخواست مرا مطمئن سازد که ایران به دنبال ماجراجویی نیست، زیرا درس تلخ دوران مصدق را به خاطر دارد.» (ص 81)
مذاکرات فؤاد روحانی با شرکتهای نفتی در فصل پنجم آمده و نوشته شده: «شرکتهای نفتی پس از حدود یک سال مقاومت در برابر خواستههای عضو اوپک برای گفتوگو درباره اجرای قطعنامههای اوپک به رغم کوششهایی که با توسل به راهها و ترفندهای مختلف برای منصرف ساختن کشورها به کار بردند، سرانجام راه دیگری جز این ندیدند که درباره انکار موجودیت اوپک و بیاعتبار دانستن مصوبات آن کوتاه بیایند.» (ص 99)
در فصل نهم با عنوان «جلسه مشورتی بیروت در آذر 1342» به رویکرد اوپک و اخطار به شرکتهای نفتی پرداخته است. در این بخش میخوانیم: «بلافاصله پس از پایان گرفتن جلسه مشورتی اوپک در بیروت، مصوبات آن سریعاً در صدر مهمترین اخبار خبرگزاریهای عمده جهان قرار گرفت و زنگ خطر را در محافل نفتی جهان به صدا درآورد. دبیرکل اوپک پیام صریح و روشنی از جانب همه کشورها عضو برای شرکتهای نفتی فرستاده بود. پیشنهاد شرکتها مردود شده و او دیگر مجاز نیست با شرکتها مذاکره کند.» (ص 155)
در اکثر فصلها به حضور زیرکانه وزیر انگلیس و قرار گرفتن مسئولان کشور بر سر یک دوراهی بین شرکتهای غربی و کشورهای عربی دیده میشود. روحانی بارها اشاره کرده که «مقامات میدانستند که اگر به خواست شرکتهای غربی تن بدهند، مقدمهای برای اخلال در روابط با کشورهای عربی عضو اوپک و گسستن از آنها تلقی میشد.» این موضوع در فصل یازدهم با عنوان «ایران بر سر دو راهی» آمده است.
عنوان فصل سیزدهم «مواضع شرکتهای نفتی و دولتهای ذینفع در آستانه کنفرنس ریاض» است که به نقش اوپک در تهدید امتیازهای نفتی در خاورمیانه پرداخته و آورده است: «شرکتهای نفتی دولتهای انگلستان و امریکا در روزهای پایانی سال 1963 آشکارا نگران تصمیماتی بودند که در جلسه تکمیلی کنفرانس پنجم اوپک در ریاض علیه شرکتها گرفته شود. وزارتخانههای امور خارجه امریکا و انگلیس برای مقابله احتمالی با این (وضع وخیم و خطرناک) و اقداماتی که در صورت ضرورت باید بهطور مشترک انجام گیرد، بهطور مرتب تبادل نظر میکردند.» (ص 203)
در فصل پانزدهم کتاب «مذاکرات هیأت سه نفری اوپک با شرکتها» آمده و به رفت و آمدهای رضا فلاح اشاره دارد و در ادامه به رویکرد «علم در عرصه نفت» روحانی اشاره شده و در فصل هفدهم میخوانیم: «از خواندن یادداشتهای فؤاد روحانی بخوبی استنباط میشود که چه روزهای سختی را در روزهای آخر خدمت در اوپک پشت سر گذاشته است. در حالی که هیچ یک از کشورهای عضو حاضر نبودند پیشنهادهای شرکتها را بپذیرند، ایران تصمیم گرفته بود پیشنهاد را بپذیرد و از دبیرکل هم انتظار داشت کشورهای عربستان سعودی، کویت و قطر را به پیروی از نظریه ایران متقاعد سازد.» (ص 252)
کارشکنیها و تلاش برای خروج حداقل ایران از سازمان به اندازهای بود که در فصل هجدهم کتاب به صراحت با اشاره به مقاله روزنامه الاهرام مصر نوشته شده است: «حسنین هیکل سردبیر مقاله الاهرام چاپ قاهره در مقالهای نوشت زمینه تشکیل یک سازمان نفتی اعراب اواپک فراهم شده تا در صورت خروج ایران از اوپک سازمان مزبور جانشین آن شود.» (ص 267)
اما با وجود این ایران هنوز یکی از اعضای سازمانی است که فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و شاید روحانی تنها دبیرکل این سازمان بوده که در سختترین شرایط کاری اوپک و دوران شکلگیری آن همواره تأکید کرد: «سیاست را نباید وارد بازار نفت کرد.»
* ضرورت حیات اوپک، حتی بدون توافق
نرسی قربان - کارشناس بینالملل انرژی
سازمان اوپک در سال 1960 با همت ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت و ونزوئلا تشکیل شد. هدف اصلی تشکیل این سازمان تضمین حقوق کشورهای صادر کننده نفت در مقابل شرکت های بینالمللی نفت بود که در آن زمان کنترل تولید، پالایش حملونقل و بازار نفت جهان را در دست داشتند و قیمت های نفت را یکجانبه تغییر میدادند.
اتحاد این کشورها باعث شد که شرکت های نفتی نتوانند مقاصد خود را با کم و زیاد کردن تولید از یک کشور و ایجاد اختلاف بین آنها عملی سازند. تاریخ اوپک نشانگر آن است که موفقیتهای این سازمان در مقابل شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای حمایت کننده آنها در سایه همکاری اعضای آن بوده است.
در چهار سال اول تشکیل این سازمان دکتر فؤاد روحانی، از طرف ایران مقام دبیر کلی سازمان را به عهده داشت و توانست ساختار اصلی سازمان را شکل دهد. دهه 1970 اوج اهمیت، موفقیت و کارایی اوپک بود. کشورهای عضو پس از سالها توانستند کنترل تولید نفت خود را به دست گیرند. علاوه بر این نقش اوپک در تعیین قیمتهای نفت در جهان در سایه رشد تقاضا برای نفت تثبیت شد.
این سازمان با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بوده است. ولی تا کنون توانسته موجودیت خود را با وجود مشکلات زیاد حفظ کند. مهمترین چالش اوپک در دهه 1980 جنگ تحمیلی هشت ساله بین دو عضو مؤسس این سازمان (ایران و عراق) بود که ساختار و همکاری در اوپک را با مشکلات زیادی روبهرو کرد.
از سوی دیگر افزایش چند برابری قیمت هم تقاضا برای نفت را کاهش داد و روند تضعیف اوپک در معادلات نفتی جهان از همان دهه آغاز شد. این روند در دهه 1990 تشدید شد. حمله نظامی یکی از بنیانگذاران اوپک (عراق) به یک عضو دیگر، یعنی کویت، که به اشغال این کشور و جنگ برای باز پس گرفتن آن انجامید، اجماع اعضای اوپک را که از دهه 1980 بروز پیدا کرده بود برای انتخاب دبیر کل نیز با مشکل روبهرو کرد. دهه 2000 نیز با حمله تروریستی القاعده در نیویورک و اشغال افغانستان و عراق توسط نیروهای امریکا کنترل بازار نفت و قیمتها بیش از پیش از دست اوپک خارج و نقش جهانی این سازمان تضعیف شد.
در دهه 2010 شاهد توسعه تولید نفت از لایه شیل بودیم که منجر به بینیازی امریکا از نفت خاورمیانه شد و معادلات سیاسی-اقتصادی بازار نفت را متحول ساخت. در این دوره اوپک مجبور شد با کشورهای غیر اوپک تعامل سازنده برای حفظ عرضه و تقاضا در بازارهای نفت را آغاز کند. بهطور کلی اعضای اوپک سعی کردهاند با وجود اختلافات سیاسی منافع نفتی خود و دیگر اعضا را یکطرفه به مخاطره نیندازند و با اجماع مسائل خود را حل و فصل کنند. اما این مهم در سایه تحولات سیاسی و جنگ در غرب آسیا با مشکل رو بهرو است و بعد از ریاست جمهوری ترامپ، خروج امریکا از برجام و ایجاد ایران هراسی و سیاستهای تحریمی علیه دو بنیانگذار اوپک (ونزوئلا و ایران) تشدید شده و وزنه سیاسی تصمیم گیریها بر منطق اقتصادی در میان اعضای اوپک بیش از پیش افزایش یافته است.
منتقدان اوپک معتقد هستند که در شرایط کنونی بازار جهانی نفت که به خاطر بیماری کرونا تقاضا برای نفت کاهش چشمگیری داشته و سقوط قیمت نفت نیز منجر به عرضه بیشتر نفت شده نقش اوپک کم رنگتر شده و در نتیجه بود و نبود جلسات این سازمان از اهمیت برخوردار نیست. اما این برداشت که عمدتاً از طرف بعضی مصرف کنندگان نفت مطرح است، صحیح نیست. بازار نفت و گاز تا دهههای آینده از اهمیت زیادی برخوردار است و با افت قیمتهای نفت کاهش شدید سرمایهگذاری در این صنعت بهوجود آمده است.
علاوه بر آن تولید از بیشتر حوزههای نفتی پر هزینه که عمدتاً خارج از اوپک است، متوقف شده و احتمال کمبود عرضه نفت در سالهای آینده وجود دارد. اوپک باید اتحاد خود را حفظ کند و نقش جدید خود را با در نظر گرفتن تحولات جهانی شکل دهد. تولیدکنندگان اوپک و غیر اوپک در جلسات خود ممکن است به توافقی دست پیدا نکنند اما حداقل از نظرهای یکدیگر مطلع میشوند و در بسیاری از موارد با یکدیگر میتوانند تعامل و همکاری داشته باشند. دبیرخانه اوپک نیز آمارهای بسیار مفیدی را تولید و ارائه و بازارهای نفت را بخوبی رصد میکند.
باید توجه داشت که این سازمان هیچ گاه قرار نبوده «کارتل نفتی» باشد و قیمت نفت در جهان را به نفع خود تعیین کند. اوپک تشکیل شد تا از منافع تولیدکنندگان نفت در مقابل شرکتهای بینالمللی نفت حفاظت کند. در طراحی این سازمان قراری برای تعیین قیمت نفت نبود. اما امروز بهجایی رسیدهایم که بعضی از تولیدکنندگان داخل اوپک با یکدیگر تقابل دارند که ربطی به شرکتهای نفتی خارجی ندارد و در نتیجه رقابتهای اقتصادی و سیاسی کشورهای عضو است. اکنون که اوپک با اهداف و ساختار اولیه خود فاصله گرفته و قرار هم نیست که منحل شود، بهتر است با تجربه تاریخی بهدست آمده از نکات مثبت این سازمان استفاده کند و اگر نکات منفی هم وجود دارد سعی شود که آنها را کم رنگ کند. در هر حال واقعیت آن است که تصمیمات و حتی عدم تصمیم گیریهای اوپک هنوز یکی از عوامل ایجاد نوسان در قیمت نفت است.
* آیا اوپک در شصت سالگی افول میکند؟
علی شمس اردکانی - کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
بسیاری از پدیدهها و موجودات زنده در شصت سالگی دوران پیری و افول را آغاز میکنند. سازمان کشورهای صادرکنندگان نفت هم امروز شصت ساله میشود. این سازمان در سپتامبر 1960 میلادی، پس از چند سال مذاکره بین ایران، ونزوئلا و عراق و عضویت شش کشور در عرصه جهانی به وجود آمد و در طول حیات خود بهعنوان موفقترین سازمان جهان سومیها معروف شد و در غرب با خوراک فکری صهیونیستی آن را «کارتل نفتی و انرژی» و با مفهوم منفی معرفی میکردند. 10 سال طول کشید تا جهان کمکم این سازمان نوپا را جدی بگیرد و اعضای آن به سیزده کشور برسد. در این فاصله اوپک صدرنشین اخبار جهانی شد و در دهه 1970 به هژمونی مطلق و هفتادساله امریکایی- انگلیسی برجهان انرژی تا حدی پایان داد.
دوران شکوفایی اوپک مرده ریگ عصر تکنولوژی در پدیده موتورهای درون سوز بود که با سوخت فرآوردههای نفتی، که از سال 1857 تولید آنها تجاری شده بود رونق یافت. تولید انبوه اتومبیل بنزینسوز از آغاز قرن بیستم جای پایدار برای سوختهای نفتی در دادوستدهای جهانی ایجاد کرد که خود به ایجاد کارتلهای نفتی در امریکا و سپس دو کارتل دیگر نفتی در اروپا انجامید. با تولید انبوه اتومبیل برای یک قرن رشد سالانه تقاضا برای فرآوردههای نفتی تضمین شد و بزرگترین انباشتهای سرمایه در تاریخ اقتصاد جهان درصنایع انرژی را رقم زد. جایگزینی تدریجی سوختهای نفتی در نیروگاههای برق حرارتی و کشتیها و خطوط راهآهن رشد تقاضا برای فرآوردههای نفتی را در این یکصدساله دائماً میافزود.
با آغاز قرن بیستم ماشینهای بخار زغال سنگ سوز بتدریج جای خود را به موتورهای درونسوز دادند که این رویکرد در میدانهای نبرد نخستین جنگ جهانی رخنمون شد، چندان که رئیسجمهوری نامدار فرانسه مسیو کلمانسو، معروف به شیر اروپا در روزهای پایانی این جنگ به رئیسجمهوری امریکا، نوشت: «آقای رئیسجمهوری به ما نفت برسانید، امروز یک قطره نفت، درمیدانهای نبرد سرنوشت ساز، با یک قطره خون برابر است.»
در دهه هفتاد قرن بیستم، اوپک ارزش جایگزینی سوختها در افزایش قیمت نفت را نشان داد. تا آن زمان هژمونی نفتی امریکایی قیمت بنزین را فقط مرتبط با هزینههای تولید آن میدانست و محاسبه میکرد. در این روش قیمتیابی هزینه تولید نفت را فقط در عملیات اکتشاف، استخراج، تصفیه و توزیع آن میدیدند و بدیهی است که هزینه و ارزش جایگزینی ذخیرههای طبیعی نفت را منظور نمیکردند و آلودگی ناشی از افزایش گازهای گلخانه و تهدید حیات روی زمین و هوا را هم به حساب نمیآوردند.
در این دوران هژمونی امریکا بهدنبال بازسازی و رشد سریع اقتصادی در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی با تأمین سوخت نفتی ارزان و فراوان بود. امریکا با کنترل بیشتر کشورهای نفت خیز که صنعتی نبودند و مصرف زیادی برای نفت خود نداشتند از صادرات عمده آنها یاری میگرفت تا نفت را به کشورهایی مثل ژاپن و اروپاییها بفروشند و بهای آن را در کنترل دلار بگذارند.
تشنگی نفتی دنیای صنعتی پس از دومین جنگ جهانی رشد پرشتابی داشت. عدم انطباق جغرافیایی ذخایر نفتی صادرکنندگان؛ دنیای صنعتی، مصرف کننده به انتقال سرمایه و تکنولوژی بهکشورهای نفت خیز برای تولید هرچه بیشتر نفت انجامید. بهاین شکل انتقالها تا نیمه قرن بیستم در ازای بخشی از بهای واقعی نفت تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت.
در همین زمان اوپک بهوجود آمد و در نقش ثبات آفرینی در میزان عرضه و قیمت نفت تاحدی توانست روند انباشت سرمایه بینالمللی را معکوس کند ولی امریکا با فشار بر طرفین معاملات نفتی که فقط با دلار نفت را بخرند و بفروشند هژمونی دلاری در داد و ستدهای جهان به ارقام بیسابقهای رساند.
متأسفانه با ذهنیت نوکیسه های حاکم بر کشورهای صادرکننده نفت و بویژه در خلیج فارس، که غربیها آنها را نو-ووریش میخوانند، صاحب پترو دلارها میشدند که به اندازه کافی از آن برای توسعه صنعتی نمیتوانستند استفاده کنند و در کشورهای صادرکننده نفت خام پترو دلارها به تولید و ایجاد اشتغال کافی تبدیل نشد. هرچند پترو دلارها اوج هژمونی غربیها را در بازارهای جهانی میشکست ولی با ایجاد حاشیه نشینی برای مردم و توسعه فساد در حکومتها در کشورهای صادرکننده نفت نیز به جنبشهای توسعه خواهانه منجر میشد. جنبشهای ملی شدن نفت در مکزیک (دهه 1930)، در ونزوئلا (دهه 1940) و در ایران (دهه 1950) به همگرایی کشورهای عمده صادرکننده نفت و ایجاد اوپک انجامید.
از آنجا که اوپک زاییده یک فرآیند 50، 60 ساله در اقتصاد جهانی بوده است نزول و افول آن نیز وابسته به ظهور و رشد تکنولوژیهای جدید بویژه در تولید برق، حملونقل و فرآیندهای صنعتی است که خود نیز به یک دوره زمانی مشابه نیاز دارد.
سعدی نشسته بر دل مهری به روزگار
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
با آغاز قرن بیستویکم و افزایش آگاهی و اجماع جهانی در ارزیابی آثار منفی محیط زیستی مصرف سوختهای فسیلی و نهضتهای کاهش پراکنش گازهای گلخانهای و خطرات آن بر حیات بویژه بر ریههای انسان و سایر جانداران و بر آب، زمین و جنگل به تکنولوژیهای کاهنده مصرف سوختهای غیرفسیلی روی آوردهاند؛ که با نزول سرمایهگذاری در موتورهای درون سوز رخ نمون شده است.
در نتیجه برای نخستین بار، پساز 140 سال رشد مداوم سالانه مصرف سوختهای نفتی، افزایش تقاضا در سال 2018 متوقف شد. ولی همزمان غیراوپکیها توانستند تولید خود را از اوپکیها بیشتر کنند؛ اما این دولت مستعجل بود چون با فرارسیدن پاندمی کرونا در نیمه دوم سال 2019 شاهد کاهش مصرف سوخت در سال 2020 هستیم که فشار آن را اوپکیها و غیراوپکیها همزمان تجربه میکنند، چندان که تولید نفت غیرمتعارف در امریکا کاهش یافته است. این کاهش شدت تقاضا برای فرآوردههای نفتی به تثبیت نسبی قیمتهای نفت و فرآورده در سطحی پایینتر از متوسط قیمتها در سالهای پیش از 2015 شده است.
از سوی دیگر، با کاهش درآمدهای پترو دلار، ولخرجی نوکیسهها ته کشیده است، ولی مثل اینکه اوپکیها دیر پیمیبرند که بر سر مرغی که تخم طلا میگذارد، نباید منازعه کرد؛ چندان که نباید نگهداری از تخم طلا را فراموش کرد. وعده خداوند در قرآن کریم حق است که میفرماید منازعه نکنید که شکست میخورید و ناتوان میشوید «و لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ».
و چنین است که این بازی منطقهای کودکان خرسک باز، با رهبری معاویه بن سلمان و عمروعاص بن زاید، چوب آغاز افول اوپک را در شصت سالگی آن بر طبل و سرای جهان میکوبند. به گفته قرآن که گویا وهابیها نمیخواهند آن را بفهمند: «تلک الایام نداولها بین الناس»
* اوپک طرفدار قیمتهای منصفانه است
مهدی عسلی - اقتصاددان انرژی و مدیرکل سابق امور اوپک
خاطرات زیادی از دبیرخانه اوپک چه زمانی که در آن کار میکردم و چه زمانی که بهعنوان مدیرکل امور اوپک و مجامع انرژی برای شرکت در جلسات کمیسیون اقتصادی و کنفرانسهای اوپک به دبیرخانه اوپک میرفتم، دارم. اما یکی از آنها را در اینجا ذکر میکنم: در سال 2011 دبیرکل اوپک (آن زمان آقای سالم البدری بود) به من مأموریت داد همراه ایشان در کنگره جهانی نفت (World Petroleum Congress, WPC)، که در اوایل دسامبر و در دوحه قطر برگزار میشد، شرکت کنم. علاوه بر من یک کارشناس دیگر هم از دبیرخانه اوپک در آن کنگره شرکت داشت. این کنگره از گردهماییهای مهم و معروف مربوط به صنعت نفت است که هر سه سال یکبار برگزار میشود و در آن هزاران نفر از کارشناسان، مدیران صنایع نفت و انرژی، سرمایهگذاران، صاحبنظران، ارباب مطبوعات، مقامات کشورهای تولید کننده و مصرف کننده نفت، رؤسا و مسئولان سازمانها مرتبط با نفت و انرژی، دیپلماتها و غیره شرکت میکنند. بهدلیل شمار زیاد شرکت کنندگان جلسات موازی متعددی بهطور همزمان برگزار میشود اما برخی از جلسات بهدلیل اهمیت حالت عمومی تری دارد و جمعیت بیشتری در آنها حضور مییابند. از برنامه کنگره میدانستیم که قرار است دبیرکل اوپک همراه با دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی (IEA) و چند نفر از شخصیتهای بینالمللی نفت و انرژی در جلسه مهمی بهعنوان اعضای پنل شرکت کند. گرداننده جلسه یک مجری معروف از تلویزیون سیانان (جان دفتریوس) بود که معمولاً با طرح سؤالات سخت ضمن نمایش تسلط و آگاهی خود نسبت به موضوع طرف مقابل را به چالش میکشید. سیانان آن ایام برنامههایی با اجرای دفتریوس در مورد بازارهای نفت داشت و لحن او نسبت به اوپک هم چندان دوستانه نبود. مخصوصاً که قیمت نفت در آن زمان نسبتاً بالا بود و غربیها معمولاً اوپک را مسئول بالا رفتن قیمت نفت میدانند. قبل از کنگره در یکی از جلسات در دبیرخانه (فکر میکنم در مورد راهبرد بلند مدت اوپک یا موضوع یارانههای انرژی در کشورهای تولید کننده نفت بود که من هم عضو کمیته کارشناسی آنها بودم) بحثی در مورد قیمتهای نفت پیش آمد.
پیشنهاد من آن بود که ما همواره باید از قیمتهای منصفانه (Fair Price) برای نفت دفاع کنیم. و در پاسخ یکی از حاضران جلسه که تعریف قیمت منصفانه برای نفت را پرسید توضیح دادم که قیمتی است که به اندازه کافی بالا است تا سرمایهگذاری لازم برای ایجاد ظرفیت بلند مدت نفت را فراهم کند و عرضه پایدار ایجاد کند اما به اندازه کافی نیز پایین است که بر رشد اقتصادی دنیا اثر منفی نگذارد. این مفهوم در آن جلسه بحث شد. هفته بعد اتفاقاً در جلسه کنگره که دبیرکل اوپک در پنل آن شرکت داشت مجری از دلایل قیمت بالای نفت پرسید و اینکه اوپک چه قیمتی را برای نفت میخواهد. دبیرکل پاسخ داد که قیمتهای بالای نفت به نفع اوپک نیست زیرا تقاضا برای نفت اوپک را کاهش و انگیزه سرمایهگذاری برای ایجاد ظرفیتهای حاملهای انرژی جایگزین را بالا میبرد. او ادامه داد که اوپک از قیمتهای منصفانه برای نفت حمایت میکند و در مقابل سؤال مجری مفهوم قیمت منصفانه را هم از نظر اوپک توضیح داد. این باعث شد لحن مجری تغییر کند. در بازگشت دبیرکل اشاره کرد که مباحث آن جلسه دبیرخانه قبل از کنگره بسیار مفید بود و تشکر کرد. برای من جالب بود که بحثهای کارشناسی چگونه میتواند مدیرانی را که لزوماً اقتصاد انرژی نخواندهاند کمک کند.
* اوپک و ثبات بازار نفت
روبرتو اف آگویلرا - اقتصاددان انرژی و تحلیلگر اوپک در سالهای 2013 تا 2017
مدتی بعداز پیوستن من به دبیرخانه اوپک در سال 2013 میلادی، قیمت نفت سقوط کرد و در آن موقع شاهد بودم که نقش اوپک در ثبات بازار نفت چقدر برجسته است. اما آن تنها نبود. از آن زمان تاکنون نوسانات زیادی در قیمتها وجود داشته است که اگر اوپک برای ایجاد ثبات و تقویت بازار اقدام نمیکرد، اوضاع به مراتب بدتر بود. ثباتی که بر خلاف تصور برخی، نه تنها به نفع کشورهای عضو، بلکه برای حیات صنعت و مصرف کنندگان در سراسر جهان ضروری و لازم است. میتوانم بهشما بگویم که این سازمان همچنان بهکار بزرگ خود در ایجاد ثبات در بازار جهانی نفت ادامه میدهد و این عملکرد ٦٠ ساله جای تقدیر دارد. حتی در اوج شیوع ویروس کرونا، شاهدیم که سیاست کنونی اوپک برای بهبود اقتصاد جهانی و وضع بازار نفت بسیار حیاتی بوده است. در حال حاضر نیز قیمتها شرایط فعلی بازار را منعکس میکند اما شرایطی که اوپک به شکلگیری آن کمک کرده است. احتمالاً در سال آینده تقاضای نفت با بازگشایی اقتصاد به بهبود خود ادامه خواهد داد و این موضوع در کنار سیاستهای اوپک، قیمتها را کمی افزایش میدهد. به این ترتیب است که معتقدم اوپک یکی از تأثیرگذارترین مؤلفهها در ثبات بازار جهانی نفت است.
* ابزارهای قانونی اساسنامه اوپک
سیدمحمد غرضی - سیاستمدار و وزیر اسبق نفت در سالهای 1360 تا 1364
مؤسسان سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) و کارشناسان این سازمان یکی از بهترین قواعد و دستورالعملها را برای آن طراحی کردهاند. اساسنامهای که با ذکاوت ویژهای پایهریزی شده و میتوان از آن بهترین استفاده را کرد. به یاد میآوردم که در اوایل دهه 1360 با استناد بههمین اساسنامه توانستیم یک کار بزرگ برای ایران انجام دهیم. آن زمان بازار نفت شرایط مطلوبی نداشت و با پیشامدهایی برای کشور، ایران فقط حدود 300 هزار بشکه در روز نفت خام تولید میکرد. در حالی که عربستان بیش از 10 میلیون بشکه در روز تولید داشت و مجموع تولید اعضای اوپک نیز نزدیک به 24 میلیون بشکه در روز بود. آن زمان، برادر و دوست کاردان ما، شیخ احمد زکی یمانی، وزیر نفت عربستان سعودی بود و همکاریهایی را بر پایه اختیارات قانونی در اساسنامه سازمان و همینطور اصول دینی و اعتقادات مشترکی که داشتیم، شکل دادیم که نتیجه آن افزایش تولید نفت ایران به 2.4 میلیون بشکه در روز و کاهش تولید عربستان به 5.5 میلیون بشکه در روز بود. در نتیجه این تعامل سطح تولید نفت اوپک به حدود 16 تا 17 میلیون بشکه در روز رسید و به این ترتیب توانستیم در قیمتی در محدوده 30 دلار در بشکه ثبات را در بازار نفت برقرار کنیم و اجازه ندهیم که قیمتها سقوط کند. کما اینکه ملاحظه شد، سالها بعد با اشتباهاتی در سیاستگذاریها قیمت به زیر 10 دلار در بشکه سقوط کرد.
در آن سالها ایران بهدنبال این بود که یک فرد را برای کسب سمت دبیرکلی به سازمان معرفی کند اما با توجه به اینکه ایران و عراق در آن برهه روابط حسنهای نداشتند و احتمال داشت که همین مسأله اجماع بر سر انتخاب دبیرکل مانع از انتخاب کاندیدای ایرانی شود، از این موضوع خودداری شد؛ چراکه از زبان برخی از اعضا شنیده بودم که اگر ایران فردی را معرفی کند، به او رأی داده نمیشود. با این حال توانستیم در آن دوره از ظرفیتهای قانونی اساسنامه سازمان و روابط دوستانه با برخی از اعضا بیشترین بهره را ببریم.
منبع: روزنامه ایران